رنگرزی سنتی در منطقه شرق اصفهان دارای سابقه طولانی است. رنگرزیهای خانگی شاید گستردهترین عملیات رنگرزی است که نیازهای جوامع بومی خود را به مواد اولیه رنگشده مثل نخ و پشم تأمین میکرد. اما رنگرزی بهصورت کارگاهی را ما فقط در معدود نقاط در شرق اصفهان میتوانیم ببینیم.
روستای جشوقان در این عرصه هم پیشگام بوده و هم دارای حجم گستردهای از این کارگاهها بوده است. بهطوریکه درگذشتهای نهچندان دور ۲۰ کارگاه رنگرزی در این روستا مشغول فعالیت بودهاند. اکنون میبینیم که این کارگاهها فقط به دو کارگاه محدودشده که توسط برادران عامری اداره میشود.
دریکی از کارگاهها احمد، حسن، و محمد عامری یک پدر و دو پسر باسابقهای ۳۰ ساله هنوز این حرفه را بهمانند عموی خود حسین عامری حفظ کردهاند.
عامریها مواد اولیه کلک و پشم را از اصفهان و تهران تهیه نموده و پس از انتقال به کارگاه و انجام مراحل رنگرزی، خامهها را رنگشده به شهرهایی مثل مشهد، بجنورد، طبس، نائین و ورزنه میفرستند.
عامریها مهره میانی فرش دستبافت میباشند که میتوانند در کیفیت و گیرایی فرش دستبافت نقش مهمی را ایفا کنند. در کارگاه احمد عامری روزانه ۱۵۰ کیلو کلک و پشم رنگ میشود. این پشم های رنگ شده شامل رنگهای سرمهای، مشکی، آبی، یشمی، زرد، طلایی، قهوهای، خاکی، کرم و پامرغی میباشد.
بعضی از رنگها گیاهی و بعضیها همان جوهر یا رنگ شیمیایی میباشد.
زرد، طلایی و پامرغی با اسپرک رنگ میشود.
قهوهای، خاکی سیر و عنابی با پوسته گردو و روناس.
آبی با نیل و سود رنگشده و فیلی با زاج سیاه و پوست انار.
رنگ کرم با زاج سفید و اسپرک و صورتی نیز با روناس رنگ میشود.
حرفه رنگرزی شغلی پرزحمت میباشد که امیدواریم برادران عامری این حرفه شریف و اصیل را نسل به نسل حفظ نموده و به یکدیگر منتقل کنند و ما شاهد انقراض این حرفه در این خطه از میهن عزیزمان نباشیم
تهیه و تنظیم: احمد شهباز ورزنه
در این قسمت به مقاله دیگری در مورد رنگرزی سنتی پرداخته ایم.
انواع رنگرزی عبارت اند از:
1: رنگرزی گیاهی:
مواد رنگزای طبیعی:
رنگرزی سنتی باوجود تفاوتهایی که در مناطق مختلف وجود دارد، دارای فرمول مشخصی است. ابریشم یا پشمی که با مواد گیاهی رنگرزی میشود دارای نوعی جذابیت و زیبایی است که بهمرورزمان و در اثر استفاده و قرار گرفتن در معرض نور و مواد قلیایی و …. نهتنها از ارزش آن کاسته نمیشود، بلکه به ثبات و درخشندگی آن نیز افزوده میشود. علاوه بر این، رنگهای سنتی (گیاهی و حیوانی) حاصل تجربه صدها ساله مردمان سختکوش سرزمینی است که همواره با اقتباس از طبیعت به زندگی خودرنگ بخشیدهاند، به این سبب از ارزش معنوی و مادی بسیاری برخوردار هستند.
این رنگزاها همانطور که از نامشان برمیآید ریشه طبیعی داشته و با توجه به منبع استخراج آنها در سه گروه زیر میتوانند تقسیمبندی شوند:
-
مواد رنگزای بهدستآمده از گیاهان مثل نیل، روناس و غیره که از ریشه، گل، برگ، میوه و پوست نباتات به دست میآیند.
-
مواد رنگزای بهدستآمده از حیوانات مثل قرمز دانه و صدف ارغوان
-
و آنهایی که از مواد معدنی به دست میآیند مثل خاک سرخ.
پژوهشهای باستانشناسی مؤید آن است که ایرانیان در رنگرزی مانند سایر اقوام و ملل قدیم بسیار باتجربه بوده و مواد رنگزایی که در منسوجات خود به کار میبردهاند، بسیار باثبات و چشمگیر بوده است. برای سالهای متمادی مواد رنگزای طبیعی یکی از اقلام صادراتی ایران بوده است. در اواخر دوره قاجاریه کارگاههای متعدد رنگرزی در جوار کارگاههای قالیبافی فعالیت پررونقی داشتند. در این کارگاهها فرآوردههای گیاهانی از قبیل روناس، اسپرک، پوست گردو و انار را به مصرف میرسانیدند و تجار صادرکننده نیز مواد رنگزای گیاهی مازاد بر مصرف داخلی را که در کارگاههای تولید رنگ بستهبندیشده بود را به خارج صادر میکردند.
دستهای از گیاهان دارای رنگینه هایی باثبات عالی و متوسط هستند و در رنگرزی سنتی نقش مؤثری دارند. روناس، اسپرک، نیل، گل بابونه، برگ انگور عسگری، چغندر، پوست پیاز، برگ درخت توت، وسمه، گلرنگ، گل جعفری، برگ انجیر، پوست انار، بلوط، پوست گردو، هلیله، سماق، زعفران، جا شیر و غیره از گیاهانی هستند که در ایران یافت شده و از مواد رنگزای آنها در رنگرزی استفاده میشده است.
– روناس: ماده رنگزای روناس ترکیبی است به نام آلیزارین (یا ۱ و ۲ دی هیدرو کسی آنتراکینون) که در ریشه آن قرارگرفته است. باکم و زیاد کردن درصد دندانه و نوع آن، از این ماده شیدهای قرمز به دست میآید.
– اسپرک (ورث): گیاهی است که در تمام نقاط ایران یافت میشود. با رنگینه آ ن انواع رنگهای زرد به دست میآید مثل طلایی، زرد، زرد طلایی، زرد کدر و شفاف.
– نیل: ایندیگو یا نیل، برای تهیه شید های آبی تا سرمهای استفاده میشود. گاهی نیل را در جاشیر، همراه با دندانه میجوشانند و رنگ سبز میگیرند و با افزودن روناس به آ ن رنگ بنفش میسازند. از وسمه نیز رنگ آبی به دست میآید.
– پوست انار: مانند اسپرک رنگ زرد تولید میکند ولی ثبات آن را ندارد. از گل زعفران، برگ مو (در اراک و مناطق مرکزی ایران)، جا شیر (در فارس) و گندل (در لرستان و کردستان و دیگر مناطق غربی) نیز رنگ زرد و نارنجی به دست میآید.
– پوست گردو: ماده رنگزای موجود در پوست گردو ترکیبی است به نام جاگلون که با آن انواع شیدهای قهوهای روشن تا مشکی و خاکستری را میتوان ایجاد نمود. تنوع این رنگها بستگی به استفاده از دندانهها و مواد کمکی افزودهشده دارد. از گیاه سماق نیز برای تهیه رنگهای قهوهای استفاده زیادی میشود.
– جفت: جفت پوسته بین مغز و پوست میوه بلوط است که از آن رنگ بژ به دست میآید.
– قرمز دانه: بهترین ماده رنگزایی که از حشرهای به همین نام تهیه میشود. این حشره اغلب بر روی درختان بلوط، سرو، کاج و کاکتوس زندگی میکنند. در آسیا، اروپا، آفریقا و آمریکای جنوبی فراوان است. قرمز دانه را خشک کرده و بهصورت پودر در آب و اسیدهای معدنی حل میکنند. حاصل، رنگ قرمز خوبی است که اگر بهجای اسید از مادهای قلیایی استفاده شود رنگ بنفش به دست میآید و از ترکیب بارنگهای گیاهی، انواع شید های رنگی تولید میکند. معروفترین قرمز دانهها؛ قرمز دانه نپال و کاسیل (مکزیک) است. نام علمی این رنگ “اسید کار منیک” است. انواع قرمز دانه عبارتاند از: قرمز دانه هندی، لهستانی، مکزیکی، ارمنی، کرم ورمیلو. برای دندانه قرمز دانه از آ ب زرشک، قا را و آب انگور استفاده میکنند.
ابزار و مواد موردنیاز در رنگرزی سنتی عبارتاند از:
– ظرف (پاتیل) یا حمامی که عملیات رنگرزی و دندانه کردن در آن صورت میگیرد و باید از جنس ضدزنگ و مقاوم در برابر حرارت باشد. معمولاً از ظروف استیل یا مسی استفاده میشود.
– ترازو برای توزین
– ترمومتر برای اندازهگیری دمای حمام رنگرزی
– همزن که معمولاً از جنس چوب است و برای هم زدن الیاف در حمام رنگرزی به کار میرود.
– ظروف شیشهای مدرج مانند بشر و… برای اندازهگیری و برداشتن اسیدها و قلیاها.
– نمکهای فلزی چون زاج سفید، زاج سبز، زاج سیاه، دی کرومات سدیم، کلرید قلع و …
– مواد قلیایی مانند سود و آمونیاک و ….
– اسیدها مانند اسید تارتاریک، اسیدلاکتیک، اسید اگزالیک، اسید استیک، اسیدسیتریک و همچنین ممکن است از اسیدهای معدنی مانند اسیدسولفوریک و اسیدکلریدریک نیز استفاده شود. درگذشته بهجای اسیدلاکتیک از “دوغ” استفاده میشد.
– آب که به دلیل استفاده مداوم در رنگرزی، باید از شرایط و خواص لازم برخوردار باشد.
۳) مکانیزم جذب و نگهداری مواد رنگزای طبیعی توسط لیف
در استفاده از رنگینه های طبیعی ازآنجاییکه در این رنگینه ها گروههای فعال جهت تشکیل پیوند با لیف در هنگام رنگرزی کالای پشمی و ابریشمی یا وجود ندارد یا اثرشان ضعیف میباشد، در اکثر مواقع جهت جذب بیشتر و تثبیت بهتر رنگینه روی کالا نیاز به یک ماده واسط میباشد و آن را اصطلاحاً دندانه یا Mordant گویند. یک دندانه درواقع یک فلز با ظرفیت حداقل دو میباشد که در تشکیل پیوند شیمیایی بین رنگینه و لیف نقش بسیار مؤثری را ایفا میکند. دو نوع پیوند اساسی بین رنگینه- دندانه ازیکطرف و دندانه- لیف از طرف دیگر بهطور همزمان به وقوع میپیوندد که این دو نوع پیوند در مقایسه با پیوندهای یونی، واندروالس و هیدروژنی بسیار محکمتر میباشند.
یکی از این پیوندها، پیوند کووالانسی میباشد که دندانه با گروههای هیدروکسیل که هم در لیف (پشم و ابریشم) و هم در ماده رنگزای طبیعی وجود دارد، برقرار میکند و دیگری پیوند کئوردینانس میباشد که از طریق گروههای الکترون دهنده چون اکسیژن متصل به کربن از طریق پیوند دوگانه (گروه کربونیل) ایجاد میگردد. درنتیجه تشکیل این پیوندها کمپلکس رنگی حاصل میشود که اصطلاحاً آن را لاک (Lake) گویند. مجاور بودن گروههای مذکور جهت تشکیل حلقههای پنج و ششضلعی که از ثبات بالایی برخوردارند، به پایداری کمپلکس حاصله کمک کرده و درنتیجه این مهم، رنگینه دارای ثبات شستشویی بالایی درروی لیف خواهد بود.
از ترکیبات متداولی که بهعنوان دندانه استفاده میشود میتوان به سولفات مضاعف پتاسیم و آلومینیوم (زاج سفید)، سولفات آهن (زاج سیاه)، سولفات مس (زاج سبز)، کلرید قلع و دی کرومات پتاسیم اشاره نمود.
برحسب تقدم و تأخر عمل رنگرزی و عمل دندانه دادن، رنگرزی با مواد رنگزای طبیعی به سه طریق ممکن است صورت پذیرد:
-
اول رنگرزی، سپس دندانه کردن الیاف رنگرزی شده
-
اول دندانه دادن و سپس رنگرزی
-
عمل دندانه و رنگرزی توأم. در این روش کلافها را در حمام محتوای دندانه، رنگینه و مواد کمکی ریخته و یک روز بعد برای شستشو بیرون میآورند.